The petroleum industry is concerned primarily with the production, transportation, refining and chemical conversion of hydrocarbon minerals form the earth. Most of the hydrocarbons produced are in liquid and gaseous from and are called by names like crude oil, natural gas, condensate, etc. Coal, oil shale, tar sands, and the like also contain hydrocarbons. Even though they exist in the earth as solids, they may be processed to obtain products with the same properties as those made from oil or gas.
A hydrocarbon is the general name given to any material composed primarily of hydrogen and carbon. Other materials may be present, but carbon and hydrogen are the primary constituents.
The behaviour of hydrocarbon systems is very complex as evidenced by the fact that many branches of science and engineering devote much time to their study. It is not feasible or necessary to be an “expert” in all of these areas. But … there is a basic language that understanding it is the purpose of this section.
bensaeedsh@gmail.com
Die Mineralölindustrie ist in erster Linie mit der Herstellung, Transport, Raffination und chemische Umwandlung von Kohlenwasserstoff Mineralien betreffenden Form der Erde. Die meisten der von Kohlenwasserstoffen in flüssiger und gasförmiger aus und werden durch Namen wie Erdöl, Erdgas genannt, Kondensat, etc. Kohle, Ölschiefer, Ölsande und dergleichen auch Kohlenwasserstoffe enthält. Obwohl sie in der Erde als Feststoffe vorliegen, können sie verarbeitet werden, um Produkte mit den gleichen Eigenschaften wie die aus Erdöl oder Erdgas hergestellt zu erhalten. Ein Kohlenwasserstoff ist die allgemeine Bezeichnung für jedes Material hauptsächlich aus Wasserstoff und Kohlenstoff. Andere Materialien vorhanden sein können, aber Kohlenstoff und Wasserstoff sind die wichtigsten Bestandteile. Das Verhalten der Kohlenwasserstoff-Systeme ist sehr komplex wie die Tatsache, dass viele Zweige der Wissenschaft und Technik viel Zeit, um ihr Studium zu widmen belegt. Es ist nicht möglich oder notwendig, ein "Experte" in allen diesen Bereichen werden. Aber ... es ist eine grundlegende Sprache, die es zu verstehen ist das Ziel dieses Abschnitts
Petroleumsnæringen er opptatt primært med produksjon, transport, foredling og kjemisk konvertering av hydrokarbon mineraler form jorden. De fleste av hydrokarboner som produseres er i flytende og gassform fra og er kalt med navn som råolje, naturgass, kondensat, etc. kull, oljeskifer, tjæresand, og liker også inneholde hydrokarboner. Selv om de finnes i jorden som faste stoffer, kan de behandles for å oppnå produkter med samme egenskaper som de laget av olje eller gass. Et hydrokarbon er det generelle navnet på materiale består hovedsakelig av hydrogen og karbon. Andre materialer kan være tilstede, men karbon og hydrogen er den primære bestanddeler. Oppførselen til hydrokarbon systemer er svært kompleks som gjenspeiles av det faktum at mange grener av vitenskap og ingeniørkunst vie mye tid til å studere deres. Det er ikke mulig eller nødvendig å være en "ekspert" i alle disse områdene. Men ... det er en grunnleggende språk som forståelse det er hensikten med denne delen.
توجه توجه :دوستان مطالب اين وب لاگ بر مبناءسال ميلادي بايگاني مي شود روي هرسال ميلادي بالاي حديث روز كليك كنيد مطالب آن سال در وب ظاهر مي شود پيش فرض هم سال جاري مي باشدبراي سهولت در كادرجستجو زير هم مي توانيد كلمه كليدي مورد نظر را تايپ كنيد مطلب مورد نظر در اولين پيام ديده مي شود .روز خوبي داشته باشيد .
قابلیت کلی پوسته خارجی و دیوارهای داخلی در ذخیره کردن انرژی (با جذب آن) و بازپس دادن آن (در صورت لزوم) برای به حداقل رسانیدن نوسانهای دما و بار گرمایی-سرمایی در فضاهای کنترل شده ساختمان. گروهبندی اینرسی حرارتی کلی ساختمان با استفاده از جرم سطحی مفید ساختمان (ر.ک. به پیوست 1 مبحث 19)، صورت میگیرد.
کلیه سطوح در پوسته خارجی ساختمان که برای ایجاد دسترسی، تأمین روشنایی، دید به خارج، خروج گاز حاصل از سوخت، تهویه و تعویض هوا ایجاد میگردند. (مثل انواع درها، دریچهها، پنجرهها، نماهای شیشهای، نورگیرها، هواکشها، دودکشها و …).
پوشش نهایی ساختمان که شیبی بیشتر از 10 درجه و کمتر از 60 درجه نسبت به سطح افقی دارد. در بالای سقف شیبدار فضای خارج و در زیر آن فضای کنترل شده یا کنترل نشده قرار دارد. در صورتیکه فضای زیرین کنترلشده باشد، بام شیبدار بخشی از پوسته خارجی ساختمان محسوب میشوند.
روند دمیدن و یا مکیدن هوا از طریق طبیعی یا مکانیکی به هر فضایی یا از هر فضایی، برای تأمین شرایط بهداشت و آسایش (کنترل دما و احتمالاً میزان رطوبت هوا، جلوگیری از بروز میعان، جلوگیری از رشد میکروارگانیسمها و … ). چنین هوایی میتواند مطبوع شده باشد.
نوعی از تهویه همراه با تنظیم عواملی همچون دما، رطوبت (رطوبتگیری یا رطوبتزنی)، همراه با حذف آلایندههای مختلف (بو، گرد و غبار، میکروارگانیسمها، … ) برای تأمین آسایش حرارتی
جداری که ضریب انتقال نور آن بزرگتر از 0.2 باشد. جدار نورگذر بر دو نوع شفاف و مات بوده و شامل پنجرهها، نماها و درهای خارجی نورگذر، نورگیرها و مشابه آنها است.
واحدی بر اساس دما و زمان، که برای برآورد مصرف انرژی و تعیین بار سرمایش یک ساختمان در اوقات گرم سال به کار میرود. روز درجه سرمایش برابر است با مجموع اختلاف دمای متوسط روزانه نسبت به 21 درجه سانتیگراد مربوط به دورهای از سال که دمای متوسط روزانه از 21 درجه سانتیگراد بالاتر است.
واحدی بر اساس دما و زمان، که برای برآورد مصرف انرژی و تعیین بار گرمایشی یک ساختمان در اوقات سرد سال به کار میرود. روز درجه گرمایش برابر است با مجموع اختلاف دمای متوسط روزانه نسبت به 18 درجه سانتیگراد مربوط به دورهای از سال که دمای متوسط روزانه از 18 درجه سانتیگراد پائینتر است.
سیستمی که قسمتهایی از جدارهای پوسته خارجی را تشکیل میدهد و به گونهای طراحی شدهاست که با یک مکانیسم غیرفعال، انرژی خورشیدی را در خود جمعآوری و ذخیره مینماید تا در زمان مناسب به فضای داخلی ساختمان منتقل گردد (مانند فضای گلخانهای).
سیستمی که برای کنترل دبی تهویه بکار میرود و بهطور محسوسی دبی هوای تازه را برای صرفهجویی در مصرف انرژی محدود میکند. این سیستمها باید مطابق با ضوابط بهداشت و مورد تأیید مراجع ذیصلاح باشند.
ضریب انتقال حرارت سطحی قسمتی از پوسته خارجی ساختمان برابر است با توان حرارتی منتقل شده از سطحی از آن، با مساحت یک مترمربع، در صورتی که اختلاف دمای داخل و خارج برابر یک درجه باشد. واحد مورد استفاده برای ضریب انتقال حرارت [W/m2.K] است.
ضریب انتقال حرارت سطحی مرجع، ضریب انتقال حرارت سطحی انواع مختلف جدارهای تشکیلدهنده پوسته خارجی ساختمان (دیوار، سقف، کف، جدار نورگذر، در، … ) است که در این مبحث برای محاسبه ضریب انتقال حرارت مرجع مورد استفاده قرار میگیرد. واحد مورد استفاده برای ضریب انتقال حرارت سطحی مرجع [W/ m2.K] است.
ضریب انتقال حرارت طرح ساختمان یا بخشی از آن برابر است با مجموع انتقال حرارت از جدارهای فضاهای کنترل شده، در صورتی که اختلاف دمای داخل و خارج برابر یک درجه باشد. واحد مورد استفاده برای ضریب انتقال حرارت [W/K] است. در روش کارکردی برای کنترل صحت طراحی، این ضریب با ضریب انتقال حرارت مرجع مقایسه میگردد.
ضریب انتقال حرارت مرجع، ضریب انتقال حرارت حداکثر مجاز ساختمان یا بخشی از آن است و با استفاده از روابط ارائهشده در این مبحث محاسبه میگردد. واحد مورد استفاده برای ضریب انتقال حرارت [W/K] است.
ضریبی که در صورت طراحی مناسب و بهرهگیری بهینه از انرژی خورشیدی در مناطق سردسیر برای تصحیح مقادیر انتقال حرارت مرجع محاسبه میگردد. ضریب تصحیح انتقال حرارت مرجع با g نشان داده میشود.
مقدار حرارتی که در یک ثانیه از یک متر مربع عنصری همگن به ضخامت یک متر در حالت پایدار عبور می کند و اختلافی برابر یک درجه کلوین بین دمای دو سطح طرفین عنصر ایجاد نماید.ضریب هدایت حرارتی با λ نشان داده می شود و واحد آن [w/m.k] است. (ر.ک. به پیوست 7 مبحث 19)
مصالح یا سیستم مرکبی که انتقال گرما را از محیطی به محیطی دیگر به طور موثر کاهش دهد. در مواردی عایق حرارت می تواند علاوه بر کاهش انتقال حرارت توانایی های دیگری نیز مانند باربری, صدابندی و ... داشته باشد. در این راهنما بطور اختصار کلمه عایق معادل عایق حرارت استفاده می شود. تحت شرایط ویژه ای هوا نیز می تواند عایق حرارت محسوب شود. عایق حرارت قابل استفاده در ساختمان به عایقی اطلاق می شود که دارای ضریب هدایت حرارتی کمتر یا مساوی 0.065 w/m.k و مقاومت حرارتی مساوی یا بیشتر از 0.05 m².k/w باشد(مقادیر ذکر شده مربوط به اندازه گیری در شرایط حرارتی استاندارد می باشند.)
عایق کاری حرارتی بوسیله یک ماده یا مصالح خاص و یا توسط سیستمی با چندین کارآیی صورت می گیرد. برای مثال یک دیوار باربر می تواند در عین حال نقش عایق کاری حرارتی را نیز تامین کند.ولی در اکثر موارد لازم است که لایه ای ویژه صرفاً به عنوان عایق حرارت به جدار اضافه شود.
منظور استفاده از عایق های حرارت به منظور محدود کردن میزان انتقال حرارت در اجزای ساختمانی میباشد. سیستم عایق کاری حرارتی (گرمابندی)باید دو شرط زیر را دارا باشد:
مصالح بکار رفته در پوسته خارجی میتواند بدون نیاز به عایق حرارتمقاومت حرارتی مورد نیاز در مقررات را تامین نماید. در صورت عایق کاری حرارتی(گرمابندی) مناسب عناصر ساختمان تامین و حفظ شرایط آسایش حرارتی فضاهای کنترل شده به راحتی و همراه با صرفه جویی در مصرف انرژی انجام میگردد.
قسمت هایی از ساختمان که به منظور تامین سازه ای و یا غیر سازه ای طراحی و ساخته شده اند و در پیوند با یکدیگر تمامیت یک ساختمان را شکل می بخشند (مانند بام, سقف, کف, دیوار, بازشوها و...)
عواملی که نقش تعیین وضعیت ساختمان را از نظر میزان صرفه جویی در مصرف ایفا می کنند.(ر.ک.به بند 19-2-2 مبحث 19 و بند 19-2-3 مبحث 19) این عوامل شامل دو نوع اصلی و فرعی می باشند.
بخش هایی از فضای داخل ساختمان اعم از فضای زیستی و غیر زیستی که به علت داشتن عملکرد خاصی بطور مداوم و تا دمایی برابر و یا بالاتر (یا پایین تر) از دمای زیستگاه گرم (یا خنک) میشوند. شرایط حرارتی آنها در ساختمان باید در محدوده آسایش باشد. ساختمانهای مجاور ساختمان مورد نظر از نوع فضای کنترل شده تلقی میشوند مگر آنکه از نوع ذکر شده در تعریف فضای کنترل نشده میباشند.
بخش هایی از فضای ساختمان که تعریف فضای کنترل شده در موردشان صادق نیست (مانند فضاهای درز انقطاع بین دو ساختمان راه پله ها دالان ها و پارکینگ هایی که مورد گرمایش و سرمایش قرار نمی گیرند.)
نسبت ضخامت لایه به ضریب هدایت حرارتی آن بدیهی است که مقاومت حرارتی یک پوسته تشکیل شده از چند لایه مساوی با مجموع مقاومت های هر یک از لایه ها خواهد بود. مقاومت حرارتی قابلیت عایق بودن (از نظر حرارتی) یک یا چند لایه از پوسته و یا کل پوسته را مشخص می کند. مقاومت حرارتی با Rنشان داده میشود و واحد [/wm².k] آن است (ر.ک.به پیوست 8 مبحث 19)
بخشی از یک سیستم مرکزی سرمایی یا گرمایی که در آخر مدار قرار دارد و انرژی منتقلشده توسط مدار توزیع را به فضا یا فضاهای کنترل شده انتقال میدهد (مانند رادیاتور).
کلیه سطوح پیرامونی ساختمان، اعم از دیوارها، سقفها، کفها، بازشوها، سطوح نورگذر و نظایر آنها که از یک طرف با فضای خارج و یا فضای کنترل نشده، و از طرف دیگر با فضای کنترل شده داخل ساختمان در ارتباط هستند. پوسته خارجی الزاما در تمام موارد با پوسته فیزیکی ساختمان یکی نیست، زیرا پوسته فیزیکی ممکن است دربرگیرنده فضاهای کنترل نشده نیز باشد. پوسته خارجی ساختمان شامل عناصری که در وجه خارجی خود مجاور خاک و زمین هستند نیز میباشد.
کلیه سطوح پیرامونی ساختمان، اعم از دیوارها، سقفها، کفها، بازشوها و نظایر آنها که از یک طرف با فضای خارج و از طرف دیگر با فضای داخل یا فضای کنترل نشده در ارتباط هستند.
عنصر ساختمانی افقی یا دال که در بالا با یک فضای کنترل شده و در پایین با خاک یا با فضای کنترل نشده یا فضای خارجی در تماس است . کف بخشی از پوسته خارجی ساختمان محسوب می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر