تبديلات گازي و فرصت كسب بازارهاي بزرگ جهاني
مقدار ذخاير اثبات شدة گاز دنيا حدود 140 تريليون متر مكعب است كه حدود 30 درصد آن در منطقة خاورميانه قرار دارد. از آن جمله ميتوان به بزرگترين مخازن گازي جهان نظير پارس جنوبي و ميدان گازي شمال كشور اشاره كرد. با وجود اين ذخاير گازي، طبق آمار (SRI)، خاورميانه تنها 9 درصد بازار محصولات گازي جهان را در اختيار دارد.
گاز طبيعي، سوختي پاك و خوراكي مناسب براي صنايع شيميايي است؛ اما بهدليل ويژگيهاي خاص خود، انتقال آن به سمت بازار مصرف دشوارتر و گرانتر از انتقال نفت خام است. اين مسئله ناشي از مشكلاتي نظير نبود بازار امن و مناسب، هزينة بالاي حمل و نقل و گران و پيچيدهبودن تكنولوژيهاي انتقال نظير LNG و خطوط لوله است. به عنوان مثال يك كشتي LNG، حدود 33 ميليون گالن LNG با ارزش گرمايي حدود 3 تريليون BTU جابجا مينمايد، در حاليكه يك كشتي نفتكش (كه سادهتر و ارزانتر نيز هست) 2.2 ميليون بشكه نفت خام با ارزش گرمايي برابر با 130 تريليون BTU را انتقال ميدهد كه حاكي از بالابودن هزينة انتقال گاز طبيعي است. علاوه بر اين، مشكلات زيستمحيطي توليد و انتقال LNG و همچنين هزينة بالا و ضرورت رعايت مسايل ايمني ساير روشهاي صادرات گاز نظير خط لوله و هيدرات، صادرات گاز را با مشكلات بيشتري روبرو ميسازد.
از اين رو، تبديل گاز طبيعي به مواد شيميايي و جايگزين كردن صادرات اين مواد به جاي صادرات گاز، علاوه بر اينكه بازار فروش مناسب و مطمئني دارد، ارزش افزودة بيشتري را نصيب كشور صادركننده ميكند و مشكلات صادرات گاز را نيز به همراه ندارد.
موفقيت در اين بازار بالقوه علاوه بر بهرهمندي از تكنولوژيهاي مناسب نيازمند توان مديريت بازار است. بدين معني كه بازارهاي بالقوه شناسايي و ارزيابي كرده و پس از شناخت فرصتها نسبت به تدوين استراتژي بازار و پيادهسازي آن اقدام نمود. شركتهاي بزرگي كه در حوزه تبديلات گازي فعاليت ميكنند اقدامات ويژهاي را در اين زمينه انجام دادهاند كه بيانگر اهميت توجه به بازاريابي در اين حوزه است. شركت متانكس كه بزرگترين توليدكننده متانول جهان به شمار ميآيد به منظور توسعه بازار محصولات خود علاوه بر مطالعه و بررسي بازارهاي موجود اقدام به بررسي رويكردهاي مصرفي جديد براي محصولات خود نموده و دست به نوعي بازارسازي براي متانول توليدي خود زده است. مقالات، سمينارها، گزارشات و منابع اطلاعرساني همچون سايت اينترنتي متانكس حاكي از نوعي تلاش براي فرهنگسازي و تسهيل بهرگيري از متانول در حوزههاي جديد نظير پيلهاي سوختي، مصرف مستقيم در خودروها و ساير روشهاي مصرفي است.
در اين بخش جهت بيان ضرورت توجه به بازارهاي تبديلات گازي به بررسي بازار عرضه و تقاضاي GTL بهعنوان نمونهاي از تبديلات گازي در آسيا ميپردازيم:
بازار عرضه وتقاضاي فرآوردههاي حاصل از تبديل گاز به مايع GTL)) در آسيا
فناوري تبديل گاز طبيعي به فراوردههاي مايع (Gas to Liquids)، به فرآيندي اطلاق ميگردد كه در آن، بتوان گاز طبيعي را به فرآوردههاي باارزش، از جمله متانول، ديمتيلاتر و ساير فرآوردههاي ميانتقطير (مانند بنزين، گازوييل و نفت سفيد) تبديل نمود. اين فناوري هر چند بيش از 70 سال قدمت دارد، ولي در مقياس تجاري، هنوز در ابتداي راه توسعة خويش قرار دارد. فناوري تبديل گاز به فرآوردههاي مايع گرچه براي بسياري از توسعهدهندگان عمدة اين تكنولوژي، مانند شل، ساسول، اكسانموبيل و سنتروليوم شناخته شده است، اما تعداد واحدهاي بزرگ تجاري در جهان در اين زمينه بسيار محدود است و امروزه مقدار كمي از منابع مالي مؤسسات بزرگ به اين امر اختصاص يافته است. با اين حال، در سالهاي اخير، توجه زيادي به كاربرد اين فناوري براي استفاده از منابع گازي شده است.
بررسي عرضه و تقاضاي GTL در آسيا
طبق پيشبينيهاي موجود، تقاضاي نفت در آسيا، در سال 2020 به 34.99 ميليون بشكه در روز بالغ ميگردد. (يعني در حدود دو برابر تقاضاي 17.58 ميليون بشكهاي آن در سال 1996). بنابراين، GTL آيندهاي اميدواركننده در رقابت تنگاتنگ با ديگر طرحهاي توسعهاي مراكز پالايشي و با هدف پاسخ به رشد تقاضاي نفت، خصوصاً فرآوردههاي ميانتقطير در آسيا خواهد داشت؛ همچنين، كاهش آلودگي ناشي از انتشار Co2 از جمله موارد قابل توجه در توسعه توليد GTL در آينده بهشمار ميرود.
از اين رو، پيشبيني ميشود كه كل تقاضاي بالقوه GTL در آسيا در سال 2005، به 500 هزار بشكه در روز بالغ گردد.
همچنين، تحقيق و توسعه در زمينههاي مرتبط با امنيت انرژي، براي كشورهاي توسعهيافته در اين قاره، نظير ژاپن، بسيار مهم و حياتي است؛ اين امر به به دليل افزايش شديد تقاضا و مشكلات مخاطرهآميز ناشي از مسائل زيستمحيطي، همانند آلودگي هوا، بارانهاي اسيدي و گرمشدن زمين و و نيز لزوم هماهنگي براي دستيابي به اهداف سهگانه رشد اقتصادي، امنيت انرژي و حفاظت از محيط زيست است. اين مسائل باعث ميشود كه قارة آسيا پتانسيل فراواني جهت توليد و مصرف GTL داشته باشد.
منابع گازي آسيا و سياستهاي بهرهبرداري از آنها
ساختار منابع عظيم گاز طبيعي آسيا در تمركز منابع آن در سواحل و حجم كوچك و متوسط ميادين گازي آن، تبلور مييابد؛ ميادين كوچك گازي با حجم 0.3 تا يك تريليون فوت مكعب و يك تا سه تريليون فوت مكعب، در حدود 40 درصد از كل ذخاير قابل بهرهبرداري اين منطقه هستند. زماني كه ميادين گازي با حجم سه تا 10 تريليون فوت مكعب به اين ميادين افزوده شوند، مقدار فوق به حدود 80 درصد خواهد رسيد.
بنابراين، از نظر اقتصادي، بهرهبرداري بهنيه از ميادين كوچك و متوسط در منطقه، اهميت ويژهاي يافته است و اين نكته، به نفع توسعة استفاده از فناوري GTL است كه براي اين ميادين مناسبتر است. علاوه بر آن، با توجه به تواناييهاي بالقوه عرضة گاز طبيعي در اين منطقه و طرحهاي در دست اقدام LNG پيشبينيها نشاندهندة احتمال اشباع بازار LNG آسيا تا سال 2020 و در مقابل توسعه بازار GTL است.
شركتهاي نفتي اكسون، بيپي، آموكو و ساسول، طرحهايي براي ساخت واحدهاي GTL در آلاسكا و قطر دارند. براساس تجزيه و تحليلهاي اقتصادي انجام شده در واحدهاي GTL، قيمت فرآوردههاي حاصل از از گازهاي همراه در فرآيند مذكور، بر اساس هزينههاي سرمايهگذاري، در حد 20 دلار در هر بشكه به همراه هزينههاي عملياتي در حدود 5.11 دلار در هر بشكه، تخمين زده ميشود.
براساس پيشنهاد شركت اكسون، با توجه به هزينههاي سرمايهگذاري و عملياتي، بالاترين قيمت فرآوردههاي GTL حاصل از ميادين بزرگ، در حدود 20 الي 30 دلار در هر بشكه و براي ميادين متوسط و كوچك، در حدود 30 تا 35 دلار در هر بشكه در نظر گرفته شده است.
سرمايهگذاري قطر در واحدهاي GTL
كشور قطر بهدليل دارابودن منابع عظيم گاز طبيعي، به يك مركز سرمايهگذاري در واحدهاي GTL دنيا تبديل شده است. مجموع ذخاير گاز طبيعي اين كشور، 900تريليون فوت مكعب تخمين زده شده است و طبق برنامه، يك واحد GTL به ظرفيت حدود 140هزار بشكه در روز، با سرمايه 5ميليارد دلار و مشاركت شركت نفت قطر و شركت shell تا سال 2009 به بهرهبرداري خواهد رسيد. عمليات مهندسي اوليه طرح، به شركت ژاپني JGC واگذار شده است.
از سوي ديگر، شركت نفت قطر در حال مذاكره با شركت ساسول است تا ظرفيت واحد GTL مشترك خود را از 34هزار بشكه در روز، به 100هزار بشكه در روز افزايش دهد. ظرفيت اولين خط توليد اين واحد، روزانه 65هزار بشكه است كه قرار است در سال 2009 به بهرهبرداري برسد. فرآيند بهكاررفته در اين واحد، فرايند SPDP متعلق به شركت ساسول است و عمليات طراحي و ساخت واحد را شركت فرانسوي تكنيپ با هزينه 675 ميليون دلار انجام خواهد داد.
شركت ExxonMobil نيز در حال گفتگو با شركت نفت قطر به منظور احداث يك واحد GTL بر پايه فرآيندي تحت عنوان تبديل پيشرفته گاز طبيعي در قرن 21 (21AGC-) است كه در آن، طي يك فرآيند سه مرحلهاي، گاز طبيعي به سوخت، روغنهاي روانكننده و خوراك اوليه واحدهاي پتروشيميايي تبديل ميشود.
مزاياي فرآوردههاي توليدي از گاز طبيعي (GTL):
مقايسه GTL با نفت خام، حاكي از برتري كيفي فرآوردههاي حاصل از تبديل گاز نسبت به فرآوردههاي پالايشي نفت خام است. كيفيت بهتر و درجه خلوص بيشتر، از جمله مشخصات توليدات حاصل از GTL است كه در جدول شمارة 1 آورده شده است.
برشهاي نفتاي حاصل از GTL، بهدليل عدد ستان پايين نسبت به خوراك پالايشگاهي، مواد مناسبتري براي واحدهاي توليد اتيلن در واحدهاي پتروشيمي بهشمار ميروند.
--
Farid Bensaeed
از اين رو، تبديل گاز طبيعي به مواد شيميايي و جايگزين كردن صادرات اين مواد به جاي صادرات گاز، علاوه بر اينكه بازار فروش مناسب و مطمئني دارد، ارزش افزودة بيشتري را نصيب كشور صادركننده ميكند و مشكلات صادرات گاز را نيز به همراه ندارد.
موفقيت در اين بازار بالقوه علاوه بر بهرهمندي از تكنولوژيهاي مناسب نيازمند توان مديريت بازار است. بدين معني كه بازارهاي بالقوه شناسايي و ارزيابي كرده و پس از شناخت فرصتها نسبت به تدوين استراتژي بازار و پيادهسازي آن اقدام نمود. شركتهاي بزرگي كه در حوزه تبديلات گازي فعاليت ميكنند اقدامات ويژهاي را در اين زمينه انجام دادهاند كه بيانگر اهميت توجه به بازاريابي در اين حوزه است. شركت متانكس كه بزرگترين توليدكننده متانول جهان به شمار ميآيد به منظور توسعه بازار محصولات خود علاوه بر مطالعه و بررسي بازارهاي موجود اقدام به بررسي رويكردهاي مصرفي جديد براي محصولات خود نموده و دست به نوعي بازارسازي براي متانول توليدي خود زده است. مقالات، سمينارها، گزارشات و منابع اطلاعرساني همچون سايت اينترنتي متانكس حاكي از نوعي تلاش براي فرهنگسازي و تسهيل بهرگيري از متانول در حوزههاي جديد نظير پيلهاي سوختي، مصرف مستقيم در خودروها و ساير روشهاي مصرفي است.
در اين بخش جهت بيان ضرورت توجه به بازارهاي تبديلات گازي به بررسي بازار عرضه و تقاضاي GTL بهعنوان نمونهاي از تبديلات گازي در آسيا ميپردازيم:
بازار عرضه وتقاضاي فرآوردههاي حاصل از تبديل گاز به مايع GTL)) در آسيا
فناوري تبديل گاز طبيعي به فراوردههاي مايع (Gas to Liquids)، به فرآيندي اطلاق ميگردد كه در آن، بتوان گاز طبيعي را به فرآوردههاي باارزش، از جمله متانول، ديمتيلاتر و ساير فرآوردههاي ميانتقطير (مانند بنزين، گازوييل و نفت سفيد) تبديل نمود. اين فناوري هر چند بيش از 70 سال قدمت دارد، ولي در مقياس تجاري، هنوز در ابتداي راه توسعة خويش قرار دارد. فناوري تبديل گاز به فرآوردههاي مايع گرچه براي بسياري از توسعهدهندگان عمدة اين تكنولوژي، مانند شل، ساسول، اكسانموبيل و سنتروليوم شناخته شده است، اما تعداد واحدهاي بزرگ تجاري در جهان در اين زمينه بسيار محدود است و امروزه مقدار كمي از منابع مالي مؤسسات بزرگ به اين امر اختصاص يافته است. با اين حال، در سالهاي اخير، توجه زيادي به كاربرد اين فناوري براي استفاده از منابع گازي شده است.
بررسي عرضه و تقاضاي GTL در آسيا
طبق پيشبينيهاي موجود، تقاضاي نفت در آسيا، در سال 2020 به 34.99 ميليون بشكه در روز بالغ ميگردد. (يعني در حدود دو برابر تقاضاي 17.58 ميليون بشكهاي آن در سال 1996). بنابراين، GTL آيندهاي اميدواركننده در رقابت تنگاتنگ با ديگر طرحهاي توسعهاي مراكز پالايشي و با هدف پاسخ به رشد تقاضاي نفت، خصوصاً فرآوردههاي ميانتقطير در آسيا خواهد داشت؛ همچنين، كاهش آلودگي ناشي از انتشار Co2 از جمله موارد قابل توجه در توسعه توليد GTL در آينده بهشمار ميرود.
از اين رو، پيشبيني ميشود كه كل تقاضاي بالقوه GTL در آسيا در سال 2005، به 500 هزار بشكه در روز بالغ گردد.
همچنين، تحقيق و توسعه در زمينههاي مرتبط با امنيت انرژي، براي كشورهاي توسعهيافته در اين قاره، نظير ژاپن، بسيار مهم و حياتي است؛ اين امر به به دليل افزايش شديد تقاضا و مشكلات مخاطرهآميز ناشي از مسائل زيستمحيطي، همانند آلودگي هوا، بارانهاي اسيدي و گرمشدن زمين و و نيز لزوم هماهنگي براي دستيابي به اهداف سهگانه رشد اقتصادي، امنيت انرژي و حفاظت از محيط زيست است. اين مسائل باعث ميشود كه قارة آسيا پتانسيل فراواني جهت توليد و مصرف GTL داشته باشد.
منابع گازي آسيا و سياستهاي بهرهبرداري از آنها
ساختار منابع عظيم گاز طبيعي آسيا در تمركز منابع آن در سواحل و حجم كوچك و متوسط ميادين گازي آن، تبلور مييابد؛ ميادين كوچك گازي با حجم 0.3 تا يك تريليون فوت مكعب و يك تا سه تريليون فوت مكعب، در حدود 40 درصد از كل ذخاير قابل بهرهبرداري اين منطقه هستند. زماني كه ميادين گازي با حجم سه تا 10 تريليون فوت مكعب به اين ميادين افزوده شوند، مقدار فوق به حدود 80 درصد خواهد رسيد.
بنابراين، از نظر اقتصادي، بهرهبرداري بهنيه از ميادين كوچك و متوسط در منطقه، اهميت ويژهاي يافته است و اين نكته، به نفع توسعة استفاده از فناوري GTL است كه براي اين ميادين مناسبتر است. علاوه بر آن، با توجه به تواناييهاي بالقوه عرضة گاز طبيعي در اين منطقه و طرحهاي در دست اقدام LNG پيشبينيها نشاندهندة احتمال اشباع بازار LNG آسيا تا سال 2020 و در مقابل توسعه بازار GTL است.
شركتهاي نفتي اكسون، بيپي، آموكو و ساسول، طرحهايي براي ساخت واحدهاي GTL در آلاسكا و قطر دارند. براساس تجزيه و تحليلهاي اقتصادي انجام شده در واحدهاي GTL، قيمت فرآوردههاي حاصل از از گازهاي همراه در فرآيند مذكور، بر اساس هزينههاي سرمايهگذاري، در حد 20 دلار در هر بشكه به همراه هزينههاي عملياتي در حدود 5.11 دلار در هر بشكه، تخمين زده ميشود.
براساس پيشنهاد شركت اكسون، با توجه به هزينههاي سرمايهگذاري و عملياتي، بالاترين قيمت فرآوردههاي GTL حاصل از ميادين بزرگ، در حدود 20 الي 30 دلار در هر بشكه و براي ميادين متوسط و كوچك، در حدود 30 تا 35 دلار در هر بشكه در نظر گرفته شده است.
سرمايهگذاري قطر در واحدهاي GTL
كشور قطر بهدليل دارابودن منابع عظيم گاز طبيعي، به يك مركز سرمايهگذاري در واحدهاي GTL دنيا تبديل شده است. مجموع ذخاير گاز طبيعي اين كشور، 900تريليون فوت مكعب تخمين زده شده است و طبق برنامه، يك واحد GTL به ظرفيت حدود 140هزار بشكه در روز، با سرمايه 5ميليارد دلار و مشاركت شركت نفت قطر و شركت shell تا سال 2009 به بهرهبرداري خواهد رسيد. عمليات مهندسي اوليه طرح، به شركت ژاپني JGC واگذار شده است.
از سوي ديگر، شركت نفت قطر در حال مذاكره با شركت ساسول است تا ظرفيت واحد GTL مشترك خود را از 34هزار بشكه در روز، به 100هزار بشكه در روز افزايش دهد. ظرفيت اولين خط توليد اين واحد، روزانه 65هزار بشكه است كه قرار است در سال 2009 به بهرهبرداري برسد. فرآيند بهكاررفته در اين واحد، فرايند SPDP متعلق به شركت ساسول است و عمليات طراحي و ساخت واحد را شركت فرانسوي تكنيپ با هزينه 675 ميليون دلار انجام خواهد داد.
شركت ExxonMobil نيز در حال گفتگو با شركت نفت قطر به منظور احداث يك واحد GTL بر پايه فرآيندي تحت عنوان تبديل پيشرفته گاز طبيعي در قرن 21 (21AGC-) است كه در آن، طي يك فرآيند سه مرحلهاي، گاز طبيعي به سوخت، روغنهاي روانكننده و خوراك اوليه واحدهاي پتروشيميايي تبديل ميشود.
مزاياي فرآوردههاي توليدي از گاز طبيعي (GTL):
مقايسه GTL با نفت خام، حاكي از برتري كيفي فرآوردههاي حاصل از تبديل گاز نسبت به فرآوردههاي پالايشي نفت خام است. كيفيت بهتر و درجه خلوص بيشتر، از جمله مشخصات توليدات حاصل از GTL است كه در جدول شمارة 1 آورده شده است.
برشهاي نفتاي حاصل از GTL، بهدليل عدد ستان پايين نسبت به خوراك پالايشگاهي، مواد مناسبتري براي واحدهاي توليد اتيلن در واحدهاي پتروشيمي بهشمار ميروند.
--
Farid Bensaeed
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر